سکوت کشورهای عربی و پیامدهای آن در برابر توسعهطلبی اسرائیل
حسن رضایی
یک ضربالمثل ایرانی میگوید: «کسی که خوابیده است را میتوان بیدار کرد، اما کسی که خود را به خواب زده است، نه.» این سخن بهخوبی وضعیت کشورهای عربی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین را توصیف میکند. این سکوت نهتنها به معنای بیتفاوتی در برابر رنج انسانی است، بلکه بهطور غیرمستقیم، استمرار و گسترش سیاستهای تجاوزکارانه اسرائیل را تسهیل میکند.
از زمان اشغال فلسطین در سال ۱۹۴۸ و تشکیل دولت اسرائیل، این رژیم مسیر توسعهطلبی و نقض مداوم حقوق بینالملل را دنبال کرده است. بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹)، قدرت اشغالگر موظف به حفاظت از غیرنظامیان در زمان جنگ است، اما اسرائیل بارها با اعمال محاصره، تخریب منازل و کشتار غیرنظامیان این تعهد را نقض کرده است. با وجود مستندات متعدد این تخلفات، واکنش کشورهای عربی به این اقدامات، به صدور بیانیههای بیاثر یا سکوت محدود شده است.
روابط آشکار و پنهان برخی کشورهای عربی با اسرائیل، بهویژه پس از امضای «توافقات ابراهیم» در سال ۲۰۲۰ با میانجیگری آمریکا، فاصله این کشورها را از مسئولیت تاریخی و اسلامیشان در قبال فلسطین بیشتر کرده است. این توافقات که همکاریهای امنیتی، اقتصادی و نظامی را شامل میشوند، عملاً موقعیت اسرائیل را در پیشبرد اهدافش تقویت کرده است. در همین چارچوب، برخی جریانهای سیاسی صهیونیستی از طرحی موسوم به «اسرائیل بزرگ» سخن میگویند که محدودهای فراتر از مرزهای کنونی را شامل میشود که بخشهایی از لبنان، سوریه، اردن و تمام فلسطین را در بر میگیرد.
بیتفاوتی کشورهای عربی در برابر تجاوزات اسرائیل تنها محدود به مسئله فلسطین نیست. حملات مکرر اسرائیل به سوریه و تخریب زیرساختهای نظامی و غیرنظامی آن، نمونهای از تهدیدات آشکار علیه تمامیت ارضی کشورهای منطقه است. با این حال، واکنشها اغلب به اعتراضات لفظی محدود میماند. در همین بستر، رویداد اخیر - حمله ۱۲ روزه اسرائیل به ایران با حمایت آمریکا، بریتانیا، آلمان و فرانسه ـ نشان داد که چالش امنیتی منطقه تا چه اندازه پیچیده است. پاسخ قاطع ایران که منجر به اصابت موشکها به برخی از مراکز نظامی و اقتصادی اسرائیل شد، ثابت کرد که اسرائیل برخلاف تصویر قدرتمندانهاش، در برابر یک پاسخ سازمانیافته آسیبپذیر است. این تجربه نشان داد که توازن قدرت میتواند تغییر کند، به شرط آنکه کشورهای منطقه از هماهنگی و اراده سیاسی لازم برخوردار باشند.
باید پذیرفت که قطعنامههای صادر شده علیه اسرائیل به دلیل نبود ضمانت اجرایی هیچ تأثیری نداشتهاند. این خلأ اجرایی نهتنها اعتبار این اسناد، بلکه مشروعیت نهادهایی مانند سازمان ملل را نیز زیر سؤال برده است. این وضعیت آشکارا با اصول منشور سازمان ملل، بهویژه تعهد به حفظ صلح و امنیت بینالمللی و احترام به حقوق بشر، در تضاد است.
بیتردید ادامه این روند و سکوت کشورهای عربی، پیامدهای خطرناکی خواهد داشت. تاریخ معاصر نشان داده است که توسعهطلبی به مرزهای یک کشور محدود نمیماند. تجربه اشغال کویت توسط عراق در سال ۱۹۹۰ بهخوبی بیانگر آن است که بیتوجهی به تهدیدات میتواند در زمانی کوتاه به بحران امنیتی گسترده تبدیل شود. اگر امروز فلسطین قربانی این سیاستهاست، فردا ممکن است هر یک از کشورهای عربی با چالشی مشابه روبهرو شوند. به همین دلیل، اتخاذ رویکردی فعال و هماهنگ در برابر سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل، نهتنها یک مسئولیت اخلاقی، بلکه ضرورتی راهبردی برای حفظ امنیت و ثبات منطقه است. ۲۳ مرداد ۱۴۰۴.
مطالب ارائه شده در این یادداشت نظرات نویسنده است و لزوما به معنی تأیید آنها از سوی اندیشکده نمیباشد. اندیشکده دانشیاران علوم انسانی (۱۳۸۲) یک شرکت خصوصی تحقیقاتی و غیرانتفاعی است که با هدف حمایت از نوآوری در علوم اجتماعی در زمینه مطالعات بینرشتهای، مقالات و یادداشتهای تحلیلی منتشر میکند و با برگزاری نشستها و کارگاههای علمی، فضایی مناسب برای تولید و تبادل نظر و ایدهها فراهم میآورد.